درس های ولایتمداری و ولایت پذیری
درس های ولایتمداری و ولایت پذیری
 
کربلای جبهه ها یادش بخیر

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

چه روز تلخی شد آن صبحی که به اداره آمدم و یاسر بهروز با چشمانی قرمز و اشک حلقه زده با گلوئی بغض گرفته گفت: حاجی رحمت خدا رفته!. گفتمش: کدوم حاجی؟!. گفت: حاج زندی!.

اصلا نمیدانم چه شد و زانوانم بی حس شد و روی صندلی نشستم. انگار شوکه شده بودم و هیچ احساسی نداشتم و پلک هایم بر هم نمی خورد! گویا زمان ایستاده بود و لحظه متوقف شده بود!. اشک خشکیده بود و بغض اجازه ابراز احساس نمی داد!.....

وقتی به خودم آمدم دیدم آقای نجات رحمانی و دیگر همکاران نیز دچار این حالت شده اند و اصلا نمیدانستیم چه باید بکنیم!. سراغ آقای مهدی غیاثوند خواهر زاده مرحوم حاج زندی را گرفتیم گفتند حالش خراب و قراره با آقای زند با هواپیما خودشون رو به تهران و مراسم برسونند. با تعدادی از همکاران برای عرض تسلیت و ابراز احساس به محل کار آقای وحید زند در دایره بازبینی رفتیم. همه همکاران ناراحت بودند و احساس میکردند مرحوم زندی حق زیادی به گردن گمرک و کارکنان گمرک دارد.

آن روز گوشه گوشه ی اداره ذکر و خیر آقای زندی ورد زبان ها شده بود. خاطره اعلام ناگهانی بازنشستگی و عدم برگزاری مراسم تودیع ایشان در سال 1378 اذهان را درگیر خود کرده بود.

در ساعات پایانی آخرین روز کاری (1378/12/28) ناگهان خبر بازنشستگی آقای زندی در گمرک بندر اما پیچید. ظاهرا به آقای زندی قول پست نظارت بر گمرکات استان هرمزگان را داده بودند اما بصورت غیر منتظره حکم بازنشستگی ایشان صادر شده بود و این موضوع باعث شد آقای زندی در قبال کم لطفی که به ایشان شده بود به این موضوع کم محلی نموده و راضی به حضور در مراسم احتمالی تودیع نگردد. این موضوع عدم برگزاری مراسم تودیع، امام جمعه بندر امام را ناراحت کرد و ایشان به بنده عنوان کردند: ما کاری به خط و خطوط سیاسی و یا خدای ناکرده باندبازی  گمرک ایران نداریم، آقای زندی هر چه باشند یک مدیر مذهبی و توانمند بودند و نبایستی این چنین برخوردی با ایشان بشود و باید از طرف گمرک از ایشان تقدیر و تشکر بعمل می آمد. حاج آقای تابش فرمودند: بخاطر خدمات مذهبی که جناب آقای زندی به شهر بندر امام نمودند، ما با هماهنگی بخشدار بندر امام مراسمی در شهر برای ایشان برگزار خواهیم کرد و از طرف بنده و بخشدار نیز لوح تقدیری تقدیم شان خواهیم کرد.

تصمیم و فرمایش حاج آقای تابش امام جمعه بندر امام را تلفنی به اطلاع حاج زندی رساندم. ایشان در پاسخ فرمودند:سلام مرا به امام جمعه و بخشدار برسانید لوح ایشان را می پذیرم  و از این بابت تشکر می کنم اما دوست ندارم هیچ مراسمی برایم گرفته شود، انشاءالله حضوری خدمت ایشان خواهم رسید.

بعد از گذشت حدود 4سال از موضوع بازنشستگی حاج آقا زندی، خبر فوت ایشان را به استحضار امام جمعه رساندم ایشان بسیار ناراحت شدند و فرمودند گمرک برای برگزاری مراسم چه برنامه ای دارد؟. عرض کردم:گمرک هیچ تصمیم و برنامه ای ندارد اما همکاران تصمیم دارند اگر بشه مراسمی تدارک ببینند. آقای تابش فرمودند: مراسم برگزار کنید و به بخشدار و ادارات اطلاع رسانی کنید و من هم حتما حضور پیدا خواهم کرد.

مراسم کاملا خودجوش و باشکوهی از طرف همکاران و دوستداران مرحوم زندی با حضور مسئولین شهر بندر امام در نماز خانه گمرک بندر امام برگزار شد. تصاویر آن مراسم تقدیم خانواده معزز و تمامی دوستداران آن مغفور می گردد.

جا دارد از مسئولین فعلی گمرک ایران که قرار است فردا مراسم بزرگداشت مرحوم زندی را در سالن همایش های گمرک جمهوری اسلامی ایران برگزار فرمایند تقدیر و تشکر نمائیم.

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



موضوعات مرتبط: رزمندگان، بسیجیان و کارکنان گمرک، خاطرات کارکنان گمرک، مرحوم حاج غلامعباس زندی، ،
برچسب‌ها:
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:مراسم درگذشت زندی,عکس مراسم,, توسط رزمندگان و بسیجیان ولایتمدار
نام جبهه پایداری پذیرفته شد طرد فتنه‌گران تا توبه محتوای نامه اوباما به امام خامنه ای فتنه را علاج خواهم کرد تحلیل اختلاف علامه مصباح و رفسنجانی/1 داعس به جای داعش واکنش مخاطبان به مستند آقا رجب محمدزاده جانباز بی صورت خوش سیرت

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای درس های ولایتمداری و ولایت پذیری محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.